- صفیر زدن
- شپیلیدن سوت کشیدن
معنی صفیر زدن - جستجوی لغت در جدول جو
- صفیر زدن
- صدا زدن
سوت زدن، در آوردن صدای ممتد خالی از حروف هجا از میان دو لب یا از آلت مخصوص، سوت کشیدن، شپلیدن، شخلیدن، شخولیدنبرای مثال اسبی که صفیرش نزنی می نخورد آب / نی مرد کم از اسب و نه می کمتر از آب است (منوچهری - ۹)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سیلی زدن، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی زدن، چک زدن، توگوشی زدن، کشیده زدن، لت زدن، تپانچه زدن، کاز زدن، سرچنگ زدن، صفع
خوشباد زدن خوشباد گفتن خوش باش زدن خوش باد گفتن
شنوشه زدن (شنوشه عطسه)
تریاک کشیدن با وافور
صف کشیدن رده بستن
در یک ردیف قرار گرفتن، صف کشیدن
آرایش کردن موی سر و ایجاد چین و شکن و تاب با آلات مخصوص